نوشته های سه ادب دان کوچک
نوشته های سه ادب دان کوچک

نوشته های سه ادب دان کوچک

پدر...


من از این بدی ها

از این بی کسی ها

از این دلشوره ها

نمی هراسم....

خوبی تو برای تمام لحظات نفس کشیدنم کافیست...نوازش دستانت بر تمام دلشوره ها و بی کسی هایم دواست،آرامش است...چقدر دیر فهمیدم تو را دارم،چقدر دیر ارزش نوازش هایت را دانستم......نوازش دستانی که پر از حس پدر است....چقدر خوب است کسی را دارم به اسم پدر...کسی که بر همه دردهایم دارویی است نوازشش....کسی که قبل از باریدن اشک از آسمان چشم هایم دستانم را می گیرد و حس خوب آرامش داشتنش را به من هدیه می کند...کسی که نگاهش خود تنها حس خوب بی نیازی است...

بی نیاز بودن ازهرگونه بیگانه ای

پدرم من تا تورا دارم هرگز غمی در وجودم لانه نخواهد کرد...تا تو را دارم بی نیازم از هرچه باران که بخواهد خاک روبه های دلم را بشوید و ببرد...تا تو هستی کهنگی معنا ندارد

تو دانا ترین انسانی هستی که تا کنون دیده ام؛هنگاهی که اشتباهم را می بینی و با یک اخم میفهمانی بد است...وقتی اشتباهم را میبینی و نمی گذری...وقتی اشتباهم را جار نمیزنی...وقتی صورتت را چروک می کنی تا به من بفهمانی بد است...تو معنای ایثاری...وقتی محبتت را از من دریغ نمیکنی تو معنای مهری...وقتی فریاد میزنی سرم تو معنای عصبانیتی

پدرم در فرهنگ لغت زندگی ام تو معنا و مفهوم یک مرد کاملی

پدرم تو مبدا و سرآغاز هر صفت مذکری ازتو کمتر نا مرد است و از تو بیشتر در جهان من نیست

پدرم تو معیار سنجش مذکر های زندگی ام هستی

اولین مرد زندگی هر دختر بچه ای

خلاصه میگویم دوستت دارم


"مانیا.م"

پ.پ:انشایی دیگر