نوشته های سه ادب دان کوچک
نوشته های سه ادب دان کوچک

نوشته های سه ادب دان کوچک

چشمای بارونی

نگاهت میکنم بازم با اون چشمای بارونی

نمیدونم چیه قسمت ولی انگار ک با اونی

منی ک عمریه با عشق نگاهت میکنم هیچم

نمیتونم بگم وایسا یا حداقل بمون پیشم

نگاهت باز مغروره,نگاهم باز غم داره 

نگاهم میکنی اینبار دلم دلم بدجور تب داره؟

اگه عاشق شدن جرمه,اگه عاشق یه محکومه

کجا من زندگی کردم ک اینجا هم یه زندونه

اگه ک زندگی کردن بدون عشق آسونه

نمیتونم بفهمم ک کجای زندگی اونه

"مانیا.م"

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.