نوشته های سه ادب دان کوچک
نوشته های سه ادب دان کوچک

نوشته های سه ادب دان کوچک

اولین شعر قافیه دار من!

اگه مقصود تو از عشق

همین حسای خالیه

بگو تا من برم

 اینجا بدون من چه حالیه؟

میگی عاشق شدی اما

کجای عشق اینجوره؟

توی چشمات یه چیزی هست

میگه این اخرش خوبه

نمیفهمم توی چشمات

چرا حس میکنم اینه

..

خدایا باز دلگیرم

خدایا باز من خستم

خدایا من ک برگشتم

چرا حس میکنم هستم

نگو راهی ک رفتم رو

نمی تونم ک برگردم

..

میگی عاشق شدی اما

همه اینا یه بازیه

چرا ب عاشقت میگی

برو وقتی ک راضیه

میدونم داری باز میری

ولی اینبار پیش اون

خدایا عشق من داره

میادش پیش تو اره

خدایا دکترا گفتن

همین روزاست ک میمیره

نبر پیش خودت باشه؟

فقط یه چند روز دیگه

بذار تا درک کنم بی اون

دنیام چقدر خالیه

"مانیا.م"

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.